معنی مهاجم فقید ملوان

حل جدول

لغت نامه دهخدا

ملوان

ملوان. [م َ ل َ](اِ) ناوبر در کشتیهای تجارتی.(فرهنگستان). || دریانورد. ملاح.

ملوان. [م َ ل َ](ع اِ) شب و روز.(مهذب الاسماء)(دهار). شب و روز. واحد آن مَلا است.(منتهی الارب)(آنندراج). شب و روز یا قسمتی از آن دو.(از اقرب الموارد). به صیغه ٔ تثنیه، شب و روز.(ناظم الاطباء). و رجوع به ملوین شود.
- امثال:
من لم یؤدبه الابوان یؤدبه الملوان.(امثال و حکم ص 1749). نظیرِ: نعم المؤدب الزمان:
ای نیاموخته ادب ز ابوان
ادب آموز زین پس از ملوان.
سنائی(از امثال و حکم ایضاً).
رجوع به همین مآخذ شود.


مهاجم

مهاجم. [م ُ ج ِ] (ع ص) حمله کننده. هجوم کننده. به ناگاه درآینده.


فقید

فقید. [ف َ] (ع ص) گم کرده شده. مات غیر فقید و لاحمید؛ یعنی بمرد و کسی پروای آن نکرد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). در تداول امروز، برای مرده ای که بخواهند از او به احترام یاد کنند به کار برند. (یادداشت مؤلف).
- فقیدالمثل، بی مثل وعدیم النظیر. (غیاث) (آنندراج).

فرهنگ معین

ملوان

(مَ لَ) (ص.) ملاح، دریانورد، ناوبر در کشتی های تجاری (فره).

(~.) [ع.] (اِ.) تثنیه ملا (ملأ)، شب و روز.

فارسی به ایتالیایی

ملوان

marinaio

فرهنگ عمید

ملوان

ملاح در کشتی‌های تجارتی، ملاح، ناوبر،

مترادف و متضاد زبان فارسی

ملوان

جاشو، دریانورد، کشتیبان، ملاح، ناوبان، ناوکار، شب‌وروز

فارسی به عربی

ملوان

بحار، فم

معادل ابجد

مهاجم فقید ملوان

410

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری